خطر در كمين!
چند سال پيش وقتي كه رفسنجاني به عنوان رييس جمهور به اصطلاح انتخاب شد در طي يك سخنراني اعلام كرد كه افراد مومن و حزب اللهي مي بايست در عرصه هاي اقتصادي پيشرو باشند و اين تفكر كه حزب اللهي نمي تواند سرمايه دار باشد تصور غلطي است. در طي هشت سال حكومت ايشان و در طي دوران به اصطلاح سازندگي، اكثر فرمانده هان سپاه كه در زمان جنگ هدايت آنرا بعهده داشتند به عنوان مديران ارشد كارخانجات و مراكز مهم و حساس اقتصادي منتصب شدند. دامنه نفوذ اين افراد در عرصه هاي عمراني از قبيل پروژه هاي سد سازي، بيشتر به چشم مي خورد. از آنجايي كه اكثر اين افراد نه از نظر علمي صلاحيت داشتند و نه شيوه مديريت مي دانستند، آنچان ضربه اي به اقتصاد كشور وارد كردند كه پيامدهاي آن سالها گريبانگير كشور خواهد بود. گسترش فساد اقتصادي، رانت خواري، ترويج فرهنگ رشوه خواري و اصرافهاي كلان اقتصادي تنها گوشه هايي از اين پيامدهايند كه امروز براي مردم، روشن و قابل لمس هستند. حال همين آقاي رفسنجاني به اصلاح سردار سازندگي مسيله بسيار خطرناك ديگري را مطرح مي كند كه اگر خداي ناكرده به مرحله اجرا برسد ديگر بايستي فاتحه هر گونه دموكراسي اعم از ديني يا غير ديني را خواند. تشكيل احزاب توسط بسيجيان و حزب الله يعني سلطه كامل بر مملكت و سركوب هرگونه نداي آزادي خواهي، به دست گرفتن افسار مجلس و رياست جمهوري و در نهايت ايجاد يك امپرطوري نهفته به رهبري جناب آقاي علي اكبر هاشمي رفسنجاني بهرماني.
<< Home